جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان کهگیلویه وبویراحمد با مساحت
16264کیلومتر مربع در جنوب غربی ایران قراردارد. این استان بین دو مدار 29 درجه
و52 دقیقه، و31 درجه و26 دقیقه ی شمالی ونصفالنهار های 49 درجه و55 دقیقه، و51
درجه و53 دقیقه ی شرقی قرار گرفته است. از شمالبه استانهای اصفهان وچهار محال و
بختیاری ،از شرق با فارس ،از جنوب با فارس وبوشهرواز غرب با خوزستان همسایه است. کهگیلویه وبویراحمد منطقه ی ناهمواری است. حدود سه چهارم مساحت
منطقه ازارتفاعاتوتپه ماهورها تشکیل شده است. دشتها تنها یک چهارم مساحت را تشکیل
می دهند. بلندتریننقطه در این استان قله ی دنا واقع در شهرستان دنا با ارتفاع 4409
متر وپست تریننقطه ی آن دشت لیشتر می باشد که 500 متراز سطح دریا ارتفاع دارد. با توجه به شرایط جغرافیایی استان ، هر چند در
امتداد اصلیکوه های زاگرس از شمال شرقی به جنوب غربی نزدیکتر شویم ، از ارتفاع کوه
ها و مقداربارندگی و رطوبت هوا به طور محسوسی کاسته می شود . این وضعیت طبیعی،
مشخصات اقلیمی دوگانه ای را پدید آورده و استان را به دو ناحیه سردسیری و گرمسیری
تقسیم کرده است.
ناحیه گرمسیری: این ناحیه در قسمت جنوب
و غرب استان با وسعتی بیش از 8000کیلومتر مربع واقع شده و آب و هوایی گرم و نیمه
خشک دارد. باران این منطقه از آبانماه آغاز می شود و تا اردیبهشت ماه به تناوب
ادامه می یابد. در مقایسه با ناحیهسردسیری ، میزان بارندگی در این قسمت نسبتا کم
است. همچنین در این مناطق یخبندان بهندرت اتفاق می افتد. این قسمت از استان
کهگیلویه و بویراحمد درختان پسته کوهیفراوان دارد.
ناحیه سردسیری: این ناحیه با وسعتی بیش
از 6500 کیلومتر مربع باارتفاع متوسطی در حدود 2100 متر از سطح دریای آزاد ، در
شمال و شرق استان و درمجاورت استان های فارس ، اصفهان و چهار محال و بختیاری واقع
شده است. دمای متوسطاین ناحیه از 36 درجه سانتیگراد در گرمترین ماه های سال تا 10
درجه زیر صفر در فصلسرما متغیر است. بارش این ناحیه نیز معمولا از آبان ماه شروع و
تا اردیبهشت ماه بهتناوب ادامه می یابد و بیشتر بارش آن به صورت برف است. این قسمت
از استان که درواقع جنوبی ترین بخش زاگرس مرطوب است با جنگل های وسیع و زیبای بلوط
پوشیده شده استو سرچشمه رودهای بزرگ و پر آبی مانند کارون و مارون است . فصل
یخبندان منطفه دربعضی از نقاط ، شهریور آغاز و تا اواخر اسفند ماه ادامه می یابد. در این استان
بادهایی با جهات مختلف میوزند که مهّمترین آنها عبارتند از:
بادهای
موسمی که به نام باد شمال و باد جنوب معروف هستند. باد شمال از طرف شمال
غربی از دریای مدیترانه و آبهای اطراف آن و گاهی از اقیانوس اطلس به
داخل منطقه نفوذ میکند و موجب بارندگی میشود. باد جنوب از سمت جنوب و
جنوب غربی به ویژه در اواخر بهار و تابستان به داخل منطقه نفوذ میکند
ومعمولاً با گرما همراه است . بادهای محلی در نواحی مختلف نسبتاً محدود و کم وسعت
استان میوزند که مهّمترین آنها عبارتند از: باد آشوب، باد زیر روز، کوه
باد، باد حیران، باد چوغان، باد او و باد درخت رو.
جغرافیای تاریخی استان
استان کهگیلویه و بویر احمد در گذشته ای
نه چندان دور جزء یکی ازبلوک های مملکت فارس بوده که شامل دو قسمت شمال شرقی که آن
را سردسیر و کوهستانی وپشت کوه و قسمت جنوبی و غرب که آن را نره کوه و بهبهان می
نامیدند . تا دوم تیر ماه 1342 شمسی ؛ قسمتی از استان فعلی کهگیلویه و بویراحمد جزء استان
خوزستان و قسمتی نیز جزء استان فارس بود.
پانزدهم آبان ماه 1338 ، قسمت گرمسیری
بهبهان به شهرستان کهگیلویه با مرکزیت دهدشت تبدیل شد. این شهرستان کماکان جزء
استان خوزستان و بقیه منطقه جزء استان فارس بود. به دنبال شورش ایل بویراحمد در 22
تیرماه 1342 ،منطقه کهگیلویه و بویراحمد طبق تصویب نامه مجلس شورای ملی وقت، از
استان های فارس وخوزستان جدا شد و به یک فرمانداری کل تبدیل شد و یاسوج که تا آن
زمان خالی از سکنه بود ، به عنوان مرکز آن تعیین گردید. در اسفند ماه 1352 شمسی
فرمانداری کل کهگیلویهو بویراحمد به استان تبدیل شد.
به استناد کتاب (( ممسنی در گذرگاه
تاریخ))مردم لرستان ، کهگیلویه و بویراحمد ، ممسنی و حتی دشتستان بوشهر از یک نژاد
هستند وبا یک زبان صحبت می کنند و آداب و رسوم و فرهنگ مشابهی دارند.
تقسیمات کشوری:
مرکز استان شهر یاسوجاست.این استان دارای ۵ شهرستان به قرار زیر است:
1-شهرستان بویراحمد:
این شهرستان در شمال شرقی استان به مرکزیت شهر یاسوج با مساحت 3681
کیلومتر مربع دارای 3 شهر ، 3 بخش ، 9 دهستان و 882 آبادی ( 550 آبادی دارای سکنه
و 332 آبادی خالی از سکنه) می باشد . شهرستان بویراحمد از
ناحیه شمال به شهرستانهای دنا ، لردگان ( چهارمحال و بختیاری) ، از شرق به شهرستان
اقلید(استان فارس) ، جنوب شرقی به شهرستان سپیدان( استان فارس) و از جنوب به
شهرستان ممسنی ( استان فارس) و از غرب به شهرستان کهگیلویه محدود می گردد.
شهرستان بویراحمد در منطقه اقلیم سردسیری
واقع شده و دارای هوای معتدل متمایل به سرد است. در این ناحیه میزان بارش برف و باران
زیاد می باشد و به علت بارش فراوان برف وباران و پوشیده شدن ارتفاعات از برف برای
مدتی از سال ، از منابع آب کافی برخوردار می باشد. عمده ترین منابع آبی
شهرستان بویراحمد رودخانه بشار و رودخانه دشت روم است که رودخانه بشار از ارتفاعات
جنوب شرقی و شمال شرقی شهر یاسوج سرچشمه گرفته و از کنار شهر یاسوج گذشته و در
ناحیه شمال غربی پس از ادغام با رودخانه کبکیان و خرسان به سمت جنوب غربی ادامه
مسیر داده و در نهایت در مرز استان با استانچهار محال و بختیاری به رودخانه کارون
میپیوندد. از دیگر رودخانه های ای شهرستان می توان به رودخانه مهریان –
گنجه ای و لوداب اشاره کرد .
مهمترین ارتفاعات این شهرستان که تمامی
آنها رشته کوههای زاگرس را تشکیل می دهند عبارتند از : چال کلاغ ،کوه هجال ، کوه
آب نهر ، دومازه ، وزگ ، دوپشته ، پازنان ، کالوس ، کاچیان ، شیر کشو تامر.
2-شهرستان گچساران :
این شهرستان در جنوب باختری استان به
مرکزیت شهر دوگنبدان با مساحت ۴۶۸۳ کیلومتر مربع دارای دارای 2 شهر ، 2 بخش ، 6
دهستان و 481 آبادی ( 244 آبادی دارای سکنه و 237 آبادی خالی از سکنه) می باشد .
شهرستان گچساران از شمال به شهرستان کهگیلویه ، از جنوب به شهرستان گناوه) استان بوشهر) از شرق و شمال شرقی به
شهرستان ممسنی( استان فارس) و از غرب بهشهرستان بهبهان ( استان خوزستان) محدود می
گردد.
راه اصلی استانخوزستان ( اهواز) به
استان فارس (شیراز) از این شهرستان می گذرد و قشلاق عشایربویراحمد و قشقایی نیز در
آن قرار دارد. ناحیه گچساران در منتهی الیه مناطق نفت خیز ایران قرار گرفته
است. منطقه نفتیگچساران بسیار معروف بوده و از نواحی قدیمی و مشهور صنعت نفت ایران
به شمار می آید. گچساران
در منطقه گرمسیر قشلاقی واقع شده است و دارای دو نوع آب و هوای معتدل و خشکدر نیمه
شرقی و گرمسیری خشک در نیمه غربی می باشد و از منابع مهم آبی شهرستان میتوان
رودخانه زهره را نام برد که مهمترین رودخانه شهرستان است و در حدود ۲۰کیلومتری
جنوب دوگنبدان جاری است.دیگری رودخانه باشت است که از کوه خامی و دره تنگشیر
سرچشمه می گیرد. رودخانه خربل یکی دیگر از رودخانه های شهرستان است که در جنوبشرقی
دوگنبدان جاری است و پس از طی مسافتی به رودخانه زهره می پیوندد.
شهرستان گچساران به دلیل وجود معادن غنی
نفت ، یکی از مهمترین مراکز استخراج و بهره بردارینفت کشور به شمار می رود. و
دارای اهمیت و اعتبار ویژه ای در این زمینه می باشد. شهر دوگنبدان مرکز شهرستان در ارتفاع
۷۲۰ متری از سطح دریا با مساحتی بالغ بر ۱۸کیلومتر مربع و در ۱۵۷ کیلومتری شهر
یاسوج ( مرکز استان) قرار گرفته است.
3-
شهرستان کهگیلویه :
شهرستان کهگیلویه از شمال به شهرستانهای
باغ ملک و ایذه ( استان خوزستان) از جنوب به شهرستان گچساران ، از غرب به شهرستانهای
بهبهان ، امیدیه و رامهرمز (استان خوزستان)و از شرق به شهرستان بویراحمد محدود می
گردد.
این شهرستان به مرکزیت شهر دهدشت با
مساحت ۶۰۷۹کیلومتر مربع دارای 7 شهر ، 6 بخش ، 19 دهستان و 1370 آبادی ( 996 آبادی
دارای سکنه و 374 آبادی خالی از سکنه) می باشد و شامل دو نوع آب و هوای کاملا
متفاوت در نواحی سردسیر وگرمسیر بوده و نیز محلی برای قشلاق ایلات منطقه می باشد.
عمده ترین منابع آبیمنطقه شامل رودخانه
مارون می باشد که از ارتفاعات بخش لوداب شهرستان بویراحمدسرچشمه گرفته و پس از
عبور از مناطق مختلف کهگیلویه از جمله سوق و لنده از آخریننقطه شهرستان واقع در
مرز شهرستان بهبهان از تنگ تکاب گذشته و به سمت شهرستانبهبهان جریان یافته و به
نام رود جراحی به خلیج فارس می ریزد. در منطقه تنگ تکاب یکسد بزرگ بنام سد مارون
بر روی این رودخانه احداث گردیده که آب اراضی زراعی مناطق بهبهان و زیدون خوزستان
را تامین می نماید.
از دیگر رودخانه های این شهرستان میتوان
رودخانه چرام نام برد که از کوههای شمال شرقی چرام سرچشمه گرفته و به
رودخانه نازمکان می پیوندد.
ارتفاعات مهم این شهرستان شامل کوههای سیاه ، اشکر ،سفید ، نور(نیل) و کوه دیل می باشد.
4- شهرستان دنا :
شهرستان جدید دنا که در روزهای پایانی
سال ۱۳۷۹ به تصویب هیئت مدیره وزیرانرسید در شمال استان کهگیلویه و بویراحمد واقع
گردیده و دارای مساحتی بالغ بر ۱۸۲۱کیلومتر مربع می باشد . این شهرستان از شمال
سمیرم ( استان اصفهان) و لردگان) استان چهارمحال و بختیاری) از جنوب به شهرستان بویراحمد ، از
شرق به شهرستان بویراحمد و از غرب نیز به شهرستان لردگان محدود می باشد و مراکز آن
شهر جدید ونوپای سی سخت بوده و از یک شهر( سی سخت) و سه بخش (مرکزی ، پاتاوه و
کبگیان ) و 335 آبادی ( 222 آبادی دارای سکنه و 133 آبادی خالی از سکنه) و 6
دهستان تشکیل شده است.
عمده ترین منابع آبی شهرستان دنا
عبارتند از : رودخانه کبکیان،رودخانه خرسان ،رود احمد غریب و کره ، نهر بهرام بیگی
و نهر شبلیز ، همچنین تعدادآبشار فصلی بنام های آبشار بهرام بیگی ،منج و دودراک
کره در این شهرستان جریاندارد.
ارتفاعات مهم این شهرستان نیزعبارتند از
: قله دنا یا دینار به ارتفاع۴۴۰۹متر که نهمین قله مرتفع ایران بوده و هر ساله
تعداد زیادی کوهنورد از سراسرکشور و سایر نقاط جهان برای فتح آن و سایر قلل همجوار
به شهر سی سخت وارد می شوند. از دیگر ارتفاعات مهم این شهرستان می توان به ارتفاعات
شوروم،کوه سیوک و سیاه کوهاشاره کرد.
5-
شهرستان بهمئی:
شهرستان جدید بهمئی به مرکزیت شهر لیکک با مساحت 4632 کیلومتر مربع دارای 2 بخش و 4 دهستان می باشد .
جمعیت:
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 85 این استان 634299 نفر جمعیت داشته که سهم منطقه شهری معادل 302192 نفر (6/47%) و در مناطق روستایی و عشایر کوچ نشینی 332107نفر (4/52%) بوده است .
جمعیت ،تعدادبخشها ،دهستانهای استان به تکیک شهرستانها
ردیف |
شهرستان |
جمعیت |
تعدادبخش |
تعداددهستان |
1 |
بویراحمد |
217741 |
3 |
9 |
2 |
گچساران |
136064 |
2 |
6 |
3 |
کهگیلویه |
191823 |
6 |
19 |
4 |
بهمئی |
35637 |
2 |
4 |
5 |
دنا |
53034 |
3 |
6 |
|
جمعکل |
634299 |
14 |
40 |
لازم به توضیح است تعداد 360730 نفر از جمعیت استان زیر رده سنی 20 ساله قرار دارند . به عبارت دیگر 57 درصد جمعیت استان را طبقه جوان تشکیل میدهد.
مزیتهای نسبی منطقه ای :
- نزدیکی به بنادر جنوبی کشور جهت تسهیل در روند صادرات ، با توجه به سیاست تکیه بر صادرات در برنامه سوم توسعه.
-همسایگی با استانهای مهم و صنعتی از جمله اصفهان ، خوزستان ، و فارس جهت صادرات محصولات به خارج از استان و بازار مصرف حاشیه ای وسیع
- وجود معادن مختلف از جمله سلستین ، فسفات ، گوگرد معدنی ، دولومیت ، سنگ گچ ، سنگ آهک ، سنگهای نما ، بوکسیت و نمک
- جود منابع عظیم انرژی ( نفت و گاز ) و امکان توسعه صنایع شیمیائی ، نفت و گاز و پتروشیمی به عنوان یک مزیت نسبی - تنوع آب و هوایی در سطح استان با توجه به وجود دو منطقه سرد و کوهستانی ، گرم و بیابانی .
- وجود چشمه های آب شیرین ، آبهای معدنی ، طبیعت بکر و امکان کاشت و پرورش گیاهان داروئی .
- پل مناسب ارتباطی جنوب به مرکز و شمال کشور با توجه به راههای مهم ارتباطی احداث و در دست احداث .
- وجود شهرکهای صنعتی در شهرستانهای تابعه که از امکانات نسبتا خوبی برخوردار می باشد .
- وجود نیروی کارگری نسبتا" ارزان
صنایع و معادن استان:
صنایع استان کهگیلویه و بویر احمد به دو دسته صنایع دستی و صنایع کارخانه ای تقسیم می شوند. صنایع دستی این استان شامل: فرش بافی سنتی، بافت انواع گلیم، جاجیم، گبه، خورجین،سیاه چادر، نمد و محصولاتی نظایر آن است که بافت آنها در اغلب خانهها و در بیش ترمناطق روستایی و عشایری رواج دارد. با وجود ذخایر غنی نفت، گاز و پراکنده گی سایرمنابع معدنی دراستان کهگیلویه و بویراحمد، فعالیتهای صنعتی و معدنی دراین استان،نسبت به دیگر مناطق کشور، رشد نیافته رونق چندانی ندارد. علاوه بر صنایع استخراجنفت در گچساران و کارخانه قند یاسوج، بقیه کارگاههای صنایع دستی و تولیدی تازهتأسیس شدهاند و در زمینههای صنایع غذایی، فلزی، نساجی و چرم، چوب و سلولزی،شیمیایی و دارویی و صنایع ساختمانی فعالیت میکنند. با وجود این میزان فعالیتهای صنعتی و معدنی نسبت به فعالیتهای بخش کشاورزی و خدمات بسیار کم است. معادن مهم شناخته شده و پتانسیلهای با اهمیت در استان کهگیلویه و بویر احمد به شرح ذیل میباشد.
- بوکسیت
ذخایر بوکسیت کارستیک کرتاسه فوقانی در شهرستان کهگیلویه و نیز ناحیه لوداب
شهرستان بویراحمد واقع میباشد که ذخیرهای احتمالی معادل 8 میلیون تن و قطعی
برابر با 750000 تن برای آن برآورد شده است. عیر AI203 سنگ بوکسیت استان 55درصد میباشد که از
نوع بوهمیتیک بوده و کیفیت مناسبی دارد.
ـ سلستین (سولفات استرانسیم) از نظر ذخایر معدنی سلستین استان یکی از نواحی معدنی مهم در
ایران میباشد. ذخایر عدسی شکل سلستین استان در ناحیه لیکک قرار دارد و عیرا متوسط
آن 90درصد ذخیره احتمالی تا یک میلیون تن برآورد شده است.
ـ
فسفــــــــات
فسفات با عیار متوسط 10 درصد P205 با ذخیره قطعی 81 میلیون تن و ذخیره
احتمالی 280 میلیون تن که در تاقدیس کوه لار در نزدیکی شهر جرام واقع شده است.
ـ
دولومیـــــــت
دولولمیت باعیار متوسط 23 درصد Mgo و ذخیره احتمالی 200 میلیون تن در شهرستان بویر احمد
ـ
سیلیس
سیلیس با عیار 95% Sio2 و ذخیره احتمالی 5 میلیون تن در شهرستان بویراحمد
ـ
گوگرد معدنی
گوگرد معدنی با عیار 50% و ذخیره احتمالی 5/1 میلیون تن
ـ
مس
مس با عیار متوسط 3% و ذخیره نامشخص کانیهای کالکوپیریت و بورنیت
ـ
نمک آبی
نمک آبی که منشاء آن سنگهای گنبد نمکی میباشد.
ـ
نسوز
خاک نسوز پرمین با دیرگذاری بالای 29 که ذخیره آن نامشخص میباشد.
ـ سنگهای ساختمانی سنگ گچ و سنگ آهک با خلوص بالای 95% و ذخیره میلیونها تن.
ـ سنگهای تزئینی
سنگهای تزئینی از نوع مرمریت درجه 2 و 3 و نیزکنگلومرای قابل برش (موزائیک طبیعی)
با ذخیرة مناسب
ـ
مارن
مارن و شیلهای قابل بخت جهت تولید آجر و مواد اولیه صنعت سیمان خاکتسری با ذخیره
میلیونی.
کشاورزی ودامداری:
مهم ترین رکن فعالیتهای اقتصادی مردم استان دامپروری است. دامپروری به دو روش متحرک و ساکن
ازدیرباز در این منطقه رواج داشته است.عشایر استان به تبعیت ازشرایط آب و هوایی و تغییرات فصلی
برای دسترسی به مراتع و علوفه مورد نیاز دامهایشان دام پروری متحرکبه صورت ییلاق و قشلاق را
برگزیده اند.تعدادی دامپروری و دامداری صنعتی به صورت پراکنده درسطح استان وجود دارد.طبیعت
مساعد،تنوع گیاهان جنگلی و آب و هوای مساعد شرایط مساعد و مناسبیبرای پرورش زنبور عسل
در این استان فراهم آورده است.
پس از دام داری در رتبه بعد کشاورزی مهم ترین فعالیت اقتصادیساکنان این استان است.کشاورزی
در این استان به دو روش دیم و آبی وجود دارد.البته طبیعت خاص باعثشده تا کشاورزی به روش دیم
به ویژه برای کشت گندم بیشتر رواج داشته باشد.کشت گندم و جو به دوروش دیم و آبی در بیشتر
مناطق استان رایج است.کشت برنج نیز در مناطق گرم و معتدل استان که منابع آب کافی دارندمعمول
است. سطح زیرکشت محصولات زرعی استان بالغ بر 185516 هکتار میباشد که حدود 50144هکتار آن
آبی و 135372 هکتار دیم میباشد، محصولات زراعی شامل غلات، حبوبات،دانههای روغنی، سبزیجات
و محصولات جالیزی میباشد. میزان تولیدات زراعی بیش از 556326 تن میباشد و از هر هکتار سطح زیر
کشت تقریبا 3 تن محصول زراعی تولیدمیگردد. در طی چند سال اخیر استقبال خوبی از طرحهای
کشت گلخانهای بوجود آمدهبطوری که 30 واحد در استان اجرا و در حال اجرا میباشد.
سطح زیر کشت باغهایاستان حدود 17500 هکتار بوده، و شامل محصولاتی مانند انگور، گردو ، سیب،
مرکبات،زیتون، انار و درختان هستهدار را شامل میشود. میزان تولید محصولات باغی افزون بر
127000تن است، نزدیک به 50 درصد باغهای استان، باغهای جوانی هستند که در سالهایاخیر
احداث شدهاند. این میزان میتواند برنامهریزی اقتصادی آینده باشد و در توسعهنقش اساسی را ایفا
نماید.
جاذبه های گردشگری واماکن سیاحتی و زیارتی
جاذبه های طبیعی: آبشار یاسوج ـ آبشار مارگون ـآبشار بهرام بیگی ـ آبشار گنج بنار ـ آب نهر کاکان
غار یخی ـ آبشار کمر دوغ ـ چشمه جن ـتالاب برم الوان ـ آبشار خیمه ـ باغ زیبا
و سرسبز چشمه بلقیس ـ چشمه میشی (چشمه بشو ) ـ دریاچه کوه گل ـ
دشتک سی سخت ـ رودخانه بشار ـ تنگمهریان ـ تنگ تامرادی ـ آبشار خامی ـ
قله دنا ـ غار اشکفت داودی ـ تنگ گنجهای ـ آبشار تنگ پوتک و .....
جاذبه های تاریخی:محوطه های تاریخی چال جون ـ دهگنده ـ برد سفید ـ بند باغ ـ کره تودان ـ سورل
سررشی ـ قلعه دیشموک ـ قلعه ملا قبادسی سختی ـ قلعه امارت سردو ـ گنبد
لیشتر ـ تنگ ملغان ـ محوطه تاریخی دهخلیفه ـ تخت شاه نشین ـ تل خسرو ـ
تپه دم چنار ـ دژ سلیمان ـ پل پیرین ـقلعه دژ کوه ـ محوطه تاریخی جوخونزار ـ
محوطه تاریخی بلوط بنگان ـ چشمه زعفرانـ نرمکه ـ آتشکده خیرآباد ـ قبر شاپور
تل گبر ـ آتشکده گل سرخدان ـ تل چگاه ـبقعه خضر و .....
جاذبه های زیارتی : بارگاه امام زاده بی بی حکیمه ـامام زاده شاه قاسم ـ امام زاده علی ـ امام زاده
عبد الله ـ امام زاده سید محمد ـ امامزاده پیر محمود ـ امام زاده شاه مختار ـ امام
زاده شاه عسکر ـ امام زاده شاه عباس و .....
جاذبه های فرهنگی:جلوه های گوناگون زندگی عشایر ـلباس های محلی و سنتی ـ رقص های ـ
محلی ـ آداب و رسوم ـ موسیقی محلی ـترانه ها ،متل ها ، افسانه ها و نیز
داستان های محلی ـ بازی های سنتی ومحلی ـ اساطیر و اسطوره ها ـ
آیین و مراسم خاص ازدواج در کهگیلویه و بویراحمد
توجه خاصی که امروزه جامعه شناسان و متفکران اجتماعی به سنت های اجتماعی و فرهنگ عامه مردم دارند از نظر فلسفی در خور توجه می باشد . در این گزارش از مراحل پیچیده و انواع رایج آئین های ازدواج در استان کهگیلویه وبویراحمد توضیح داده می شود . زناشویی در ایلات قدیم استان و در زمان حال دو جنبه داشت ( می توان گذشته را به قبل از دهه پنجاه شمسی که رژیم خانخانی بر این منطقه حاکم بود منظور نمود ) زناشویی های مصلحتی ایلی ( سیاسی ) و ازدواج های عادی در زناشویی های سیاسی منشاء ازدواج بر اساس دسته بندی منطقه ای وایلی و جلب وابستگی های این ایل به آن ایل و با این خان به آن خان بود . اصولاً این ازدواج ها با توجه به نیاز دوستی و پیوندهای قومی برای قدرت و نفوذ بیشتر صورت می گرفت . وانگهی چون اساس این نوع زناشویی ها که بر سیاست ومصلحت ایلی استوار بود ، چنین مصلحتی پس از مدتی خود دچار بروز اختلاف های جزئی و کلی در ایل می شد .
یعنی چه بسا از ازدواج های سیاسی ایلی که با صمیمیت وحسن رابطه به وجود می آمد و پس از اندک مدتی با پیدایش دشمنی جزیی به سردی می گرایند و احیاناً بعد گسیخته می شد . اما ازدواج های عادی که به تابع شرایط قومی بود اساسش بر محبت و دوستی و اختیار نسبی زن و مردم استوار بود و پیوندهای خانوادگی دارای قوام و دوام بود . با این حال خواستگاری در ا یلات گذشته اساساً بسته به رضایت و خوشنودی پدر و مادر و وابستگان بود و میل و اختیار دختران در گزینش شوهران اهمیت نداشت . اگر پدر و مادر بر وقوع ازدواج نظر می دادند مراسم ازدواج بر پا می گردید
مراسم نامزدی نیز طی تشریفاتی خاص انجام می گرفت . نامزدی دارای تشریفات کوچک در سطح دو خانواده بود و پس از « نشونه بندون » ( نشانه کردن ) با صرف ناهار یا شامی مختصر صورت می گرفت. از این رو دو طرف نامزد هم شناخته می شدند . پس از آن مراسم « کدخدایی » « باشلق برون » انجام می گرفت . تشریفات کدخدایی با ساز و دهل و تجلیل و احترام آغاز می شد و با بردن برنج و آرد و روغن و گوسفند و قند و چای و غیره همراه بود که به اتفاق گروهی از ریش سفیدان طوایف در خانه پدر دختر با « چنه و چونه » یعنی کم وکسر کردن مخارج عروسی اجرا می شد و هزینه قبل از انجام شدن عروسی فی المجلس به پدر یا کسان عروس پرداخت می گردید. یوزی نیز رسمی بود که در میان مردم بومی استان جای افتاده بود . این آئین پسندیده به این معنا بود که در ایلات به کسانی که برای انجام ازدواج در مضیقه مالی بودند از طرف افراد توانمند ایل و طایفه به آنها کمک مالی می شد . اشیاء با وجوهی که به داماد داده می شد به نام « یوزی » یا کمک دامادی معروف بود . آیین آن به این صورت بود که داماد پیش از عروسی به همراه چند نفر از معتمدین ایلی یا محلی روستا به روستا یا محل به محل می گشتند و نزد کدخدایان و ریش سفیدان ایل و محل می رفتند و طلب یوزی می کردند و هر تیره و طایفه ای یا خاندانی به فراخور شأن و توان مالی خود کمک هایی از قبیل اسب ، گاو ، گوسفند ، پول و فرش به او می دادند تا مقدمات عروسی فراهم شود .
رسم دیگر « واطلبان » معروف بود ، بدین معنی که در دعوت به عروسی رسم بر آن بود که افرادی از قوم و خویشان بنا به دعوت افراد وابسته به داماد و عروس به جشن عروسی شرکت می نمودند . طلبان یا واطلبون ( دعوتی ) از جانب دو خانواده عروس و داماد صورت می گرفت . دعوت شوندگان علاوه بر پولی که برای کمک هزینه عروسی همراه خود به خانه عروس می آوردند وجه مختصری هم به نام « پارنج » یا « پارنجون » به پیام آور یا آورنده کارت عروسی می دادند . البته تا حدودی آیین طلبان و پارنجون هنوز کم و بیش در میان اهالی بومی استان رایج است . اما آیین عروسی در میان اهالی کهگیلویه و بویراحمد خود حال وهوای دیگری داشته است . پس از انجام شدن مراسم کدخدایی یا در اصطلاح محلی « باشلق برون » آنچه توسط پدر و کسان داماد جهت هزینه عروسی قبول شده است و به آن نیز « باروزی » گفته می شود همراه هزینه جهیزیه عروس طی تشریفاتی که عبارت از رقص و تیر اندازی و سوارکاری است به خانه پدر عروس حمل و روز آغاز عروسی طی نشستی دیگر با توافق پدران و یا چند تا از کسان عروس و داماد تعیین شده است .
سنت ها و آداب و رسوم ازدواج :
آداب و رسوم و سنت هایی که در مراسم عروسی وجود دارد دارای ریشه های تاریخی و کارکردهای مشخص است . در این نوشتار تنها آداب و رسوم و سنت های رایج در مراسم ازدواج توصیف می شود . این آداب و رسوم از گذشته های دور وجود داشته و کم و بیش امروزه نیز در مناطق مختلف استان کهگیلویه وبویراحمد رواج دارد .
کچه زنی ( کنایه زنی )
مادر یا یکی از بستگان داماد پس از مشورت بسیار خصوصی با یکی از والدین دختر مورد نظر کنایه ای را می زند و با زرنگی خاصی سعی دارد که در نگاه اول تمایل و رضایت والدین دختر به وصلت با پسرش را مورد سنجش قرار دهد ، در این مرحله حرف صریح و رک نباید گفته شود .
آداب و روسم و سنت هایی که در مراسم عروسی وجود دارد ، دارای ریشه های تاریخی و کارکردهای مشخص است .
کدخداگشونی ( خواستگاری مقدماتی ):
در مرحله نخست برای خواستگاری ، خانواده داماد ، فردی از نزدیکان و بزرگان خویش را به خانه عروس می فرستند تا به طور آشکار از عروس مورد نظر خواستگاری کند . خانواده عروس در این مرحله ، نظر قاطع خویش را ابراز نمی کنند ، ولی می توان از لحن آنها فهمید که آیا رضایت دارند یا خیر ؟ اگر خانواده عروس در این مرحله قصد داشته باشند کاملاً جواب منفی بدهند به نحوی پاسخ می دهند که طرف مقابل وارد مراحل بعدی نشود . اما اگر رضایت داشته باشند ، با خنده و گشاده رویی بامهمانان رضایت خود را نسبت به این وصلت نشان می دهند .
خواستگاری ( گپ زنی ) :
خانواده داماد در این مرحله دست به شگرد جالبی می زند . کلیه افراد فامیل نزدیک یا ده خویش را به منزلش دعوت می کند و پس از صرف شیرینی و میوه و چای ، یکی از افراد خانواده داماد لب به سخن می گشاید . وی هدف از این دعوت را بیان می کند و از حاضران می خواهد اگر با این وصلت موافقت دارند ، کسانی را برای رفتن به منزل دختر مورد نظرشان برای خواستگاری تعیین کنند . بدیهی است در این جلسه در هر صورت کسانی که با موضوع موافقت ندارند مجلس را ترک می کنند و موافقین کسانی را برای خواستگاری انتخاب می نمایند . آنها در زمانی که تعیین شده است جهت خواستگاری به خانواده دختر می روند و به طور رسمی از دختر خواستگاری می کنند . خانواده دختر جواب قطعی خود را مشروط به توافق بستگان نزدیک خویش می داند . البته وی در مرحله « کد خدا گشونی » از نظر بستگان درجه اول و آنهایی که در محل نفوذ دارند با خبر شده است . به هر حال خانواده عروس اعلام می کنند که چند روز دیگر جوابتان را به فلانی ( یکی از خواستگاران ) خواهیم داد . از این رو خانواده دخترجلسه ای همانند آن جلسه ای که خانواده داماد ترتیب دادند ، تشکیل داده و جواب قطعی را به نماینده تعیین شده خواهند داد و پس از این در صورت جواب مثبت دختر و پسر به طور رسمی نامزد یکدیگر شناخته می شوند .
بردن داماد به خانه همسر آینده اش ( خسی ) :
با نامزد شدن دختر و پسر ، داماد به همراه چند نفر از کسان خود با اعلام قبلی به صرف شام یا ناهار به خانه خسی ( خانه همسر آینده اش ) می رود تا از آن روز به بعد ، داماد بتواند به خانه همسر آینده اش رفت و آمد کند .
رخت کنونی نامزدی ( نشانه بندون ) :
« رخت کنون » مراسمی کاملاً زنانه است و در این مراسم مقداری لباس و طلا ، و زینت آلاتی همانند گوشواره ، حلقه ، دست بند و ... طی مراسمی ویژه ، به خانه دختر برده می شود . با اجرای این مراسم ، خانواده پسر نشانه ای بر روی دستان یا گوش های عروس خویش می گذارند .
کد خدا کشونی :
در این مرحله با موافقت خانواده ها ، زمان عروسی مشخص می شود . در این مرحله با اطلاع قبلی مجدداً عده ای از ریش سفیدان ( فامیل و کسان ) داماد جهت تعیین روز دقیق عروسی و تعیین « مهریه ومیزان پول نقدی » به خانواده عروس می روند . در این جلسه بین ریش سفیدان فامیل داماد و ریش سفیدان فامیل عروس ، جهت انجام مراسم بعدی ، توافق صورت می گیرد . البته در همه این مراحل اصل بر توافق طرفین است .
مهریه :
مهریه
که در اصطلاح محلی به آن « پشت قباله » یا « حق مهر » می گویند ، همان « صداق » یا
« مهریه » است که در دفاتر در سند رسمی ازدواج درج می شود و محمل
« شرعی » نیز دارد .
میزان
مهریه در وهله اول تضمینی است برای جلوگیری از طلاق و برآورد عموم این است که هر
چه سنگین تر گرفته شود ، از قدرت بازدارندگی بیشتری برخوردار
می شود . در هر صورت « پشت قباله » نسبت به عوامل زیر متغیر است :
1- خویشاوندی : بدیهی است که وقتی عروس و داماد از یک ده یا خویشاوند نزدیک باشند ، به احتمال پشت قباله وی اندک است ؛ بر عکس در صورتی که خویشاوند نباشد و مخصوصاً از دو طایفه یا از دو روستا باشند سعی می شود که تا حد امکان پشت قباله بیشتر باشد .
2- موقعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده : هنگامی که دختر از طبقه و قشر بالای جامعه باشد ، ا حتمالاً میزان پشت قباله وی بیشتر است .
3- موقعیت مذهبی : هنگامی که دختر از اعضای خانواده های مذهبی باشد و یا احتمالاً از وابستگان روحانیون سرشناس باشد ، احتمالاً میزان « پشت قباله » وی کمتر است .
4- وضعیت ظاهری دختر : وجاهت و میزان زیبایی دختر نیز در میزان مهریه وی مؤثر است .
باید متذکر شد که مهریه هر چند مطابق قوانین حقوقی و شرعی و در شمار حق زن است ، و او می تواند آن را طلب کند ، ولی تا جایی که بررسی شد ، هیچ کس مبلغ مهریه را نپرداخته است ، مگر در مواردی که طلاق صورت گرفته باشد .
شیربها :
شیر بها مبلغی است که خانواده شوهر به خانواده دختر می دهد تا به ازای آن خانواده زن جهیزیه دختر خود را تدارک نمایند و از طریق آن مقدمات عروسی را فراهم نمایند . با وجود این چه مبلغ را « عروس بها » معنی کنیم و چه شیربها در استان کهگیلویه وبویراحمد با این معانی چندان کاربردی ندارد
تفاوت
اساسی که بین عروسی های استان کهگیلویه وبویراحمد با مناطق دیگر وجود دارد در این
است که در دیگر مناطق معمولاً خانواده دختر باید کل جهیزیه وی را تهیه کنند و سپس
او را به خانه بخت بفرستند ، ولی در این منطقه اولین رسم وشرطی که وجود دارد «
کاغذ خانه داری » است که شرح آن خواهد آمد . اجرای رسم « کاغذ خانه داری » بر عهده
خانواده پسر است و باید این لوازم را تهیه کرده و تحویل بدهند . بر اساس « کاغذ
خانه داری» خانواده دختر در مقابل وسایلی که به دختر خویش می دهند ، مقداری پول می
گیرند که خانواده دختر میزان آن را درمراسم
« کدخدا برونی » تعیین می کند . این مبلغ نسبت به توان خانواده پسر و وسایلی که
خانواده دختر برای فرزندشان تهیه می کند متفاوت است .
کاغذ خانه داری :
کاغذ خانه داری رسیدی است که در مجلس « کدخدا کشونی » از خانواده داماد گرفته می شود . در آن رسید ، کلیه وسایل عروسی و لوازم خانه بسته به شرایط روز نوشته می شود و خانواده پسر ملزم به تهیه آنها به هنگام عروسی است . در روزگار قدیم که برق نبود ، وسایل برقی جزو این وسایل نبود ، ولی در حال حاضر لوازم برقی همانند یخچال ، پنکه ، کولر و وسایلی همانند کمد و ظرف چینی ، فرش و رختخواب و ... را شامل می شود . در مواردی نیز ماشین لباسشویی ، آبمیوه گیری و ... کالاهای لوکس دیگری را ضافه می کنند که بستگی به شرایط اقتصادی طرفین دارد . البته اگر در مجلس یاد شده قرار شد که بعضی وسایل به وسیله خانواده دختر تهیه شود ، آن کالاها از لیست یاد شده حذف می شود .
به
هر حال پس از تعیین میزان مهریه « پشت قباله » ، میزان پول نقد و گرفتن
« کاغذ خانه داری » روز عروسی مشخص می شود و ضمن آن میزان تقریبی وسایل خوراکی
مورد نیاز جهت انجام مراسم و دعوت بستگان درخواست می شود . در این مرحله خانواده
داماد از خانواده عروس می خواهند نیازهای خود را در مورد تعداد گوسفند ، بز و مرغ
(برای کشتار ) ، مقداری برنج ، قند ، چای و ... اعلام کنند . بدیهی است در صورتی
که خانواده دختر قصد دعوت کلیه بستگان را داشته باشد ، خانواده داماد نیز کلیه
بستگان خویش را دعوت کند و در این صورت هزینه ها نیز بالا می رود.
دو طرف نمایندگانی هم انتخاب می کنند تا در صورتی که بستگان و اقوام مشترک داشته باشند ، دعوت کردن از آنها بین خانواده دختر و پسر تقسیم شود .
عروسی :
در روزی معین که قبلاً مورد توافق طرفین قرار گرفته است مراسم عروسی آغاز می شود .
مراسم دعوت :
همانگونه که ذکر شد قبلاً تعیین می شود چه گروهی را چه کسی دعوت کند ، یک روز قبل از موعدی که قرار است مدعوین دعوت شوند به وسیله کارت عروسی یا به صورت شفاهی از آنها دعوت می کنند که فردا ظهر یا شام به منزل فلانی « معمولاً پدر عروس یا پدر داماد » تشریف آورید و در قدیم رسم بود که به کسی جهت دعوت قدم رنجه می کرد مبلغی عنوان «رنج پا یا پارنجون» داده می شد . بدین ترتیب طی یک روز یا چند روز بسته به شرایط و تعداد میهمانان مراسم پذیرایی طول می کشد .
میهمانان هنگامی که جهت صرف غذا به عروسی حرکت می کنند ، گروه گروه خود را به مراسم می رسانند . خانواده ها یا فامیل با همدیگر خواهند رفت . آنها قبل از حرکت در یک نقطه جمع می شوند و مشورت می کنند که هر فرد چه میزان پول بدهد . مبالغ را به یک نفر می دهند و روانه می شوند . هنگامی که وارد شدند وظایف میزبان شروع می شود ، با نظارت پدر ومادر عروس و یا داماد ، ابتدا برای آنها شیرینی و چای برده می شود . اگر دعوت شده از طرف خانواده عروس باشد ، پدر عروس و اگر از طرف خانواده داماد دعوت شده باشد ، پدر داماد باید به کنار آنها رفته و به آنها خوش آمد بگوید . پس از صرف غذا پدر داماد و یا پدر عروس باید دم در بایستد تا میهمانان را بدرقه کنند .
رخت کنون :
پارچه های ( رخت ها ) که قبلاً خریداری شده اند طی مراسمی بریده می شوند و تا هنگام عروسی دوخته شوند . همراه این رخت ها چند عدد « سر کالا» که شامل پیراهن یا لباس هایی جهت بستگان عروس است برده می شود .رخت ها طی مراسمی در روزهای آخر عروسی باز می شود و سرکالاها تقسیم می شوند عروس که توسط عده ای از بستگان وی در همانجا آرایش شده است ، لباس ها را همراه با هلهله و شا دی می پوشد و برای نکاح آماده می شود .
نکاح کنان :
در قدیم در مجلس عقد کنان ، عاقد که معمولاً روحانی بود ابتدا از پدر عروس و داماد ، اجازه جاری کردن صیغه عقد دائم را می گرفت . سپس برای گرفتن وکالت از عروس با « ترکه ای چوبی » به مجلس زنانه می رفت . عروس زیر چادر بود و یکی از بستگان عروس نیز وی را هدایت می کرد . روحانی با ترکه چوب به سر عروس اشاره می کرد و می گفت : بی بی فلانی ، آیا اجازه می دهی که شما را به عقد آقای فلانی با مهریه بهمان و این مقدار مثقال طلا و یک جلد کلام الله مجید ، در آورم . عروس در اینجا با هدایت همان زن زیر چادر از پدر ، مادر ، برادر ، دایی و عمو و ... ( بسته به نوع هدایت زن زیر چادر همراه وی ) اجازه می گرفت . پس از چند مرتبه ، فرد روحانی همان موارد را ، تکرار تا عروس « بله » را می گفت . سپس حاضران هلهله و شادی و «کل » می کردند و روحانی صیغه عقد دائم را جاری می کرد .
هدیه دایی ( قباله حالو ) :
تا همین اواخر و شاید در بعضی مناطق الان هم در مواردی عروس برای دایی خود قبل از نکاح « قبایی » را می طلبد که منظور هدیه ای است که باید خانه داماد به دایی عروس ( حالو ) بدهند . بدیهی است که دایی عروس نیز در این صورت هدیه ای گرانبها تر و بهتر به عروس خواهد بخشید .
برد ن عروس از خانه خودشان :
عروس را باید پدرش از زمین بلند کند و وی را به دست داماد سپرد . به این ترتیب عروس جهت حرکت برای رفتن به خانه بخت آماده می شود . امروزه عروس با اتومبیل به خانه داماد برده می شود . ولی در گذشته به وسیله اسب یا چهار پای دیگر این مراسم صورت می گرفته است . همراه با عروس یکی از اعضای خانواده عروس می آید که راهنمای عروس است .
دم خونه گرونی ودم حیله ( حجله ) گرونی یا پاگشون:
عروس با راهنمایی همراهش دم خانه داماد می نشیند تا این که داماد با دادن هدیه ای مثل طلا یا پول وی را راضی کند که بلند شود . خانواده داماد در همین مرحله با قربانی کردن بز یا گوسفند ورود عروس را به منزل شان جشن می گیرند . عروس با ولوله شادی به سمت حجله ای که از قبل تزئین شده است رهنمون می شود . عروس بار دیگر می نشیند و منتظر دادن هدیه دیگری از جانب داماد است که به آن « دم حیله گرونی » می گویند و پس از آن ، عروس را به حجله می برد .
حجله رون ( حجله روان ):
معمولاً بانویی با تجربه ، راهنمایی های لازم در خصوص زندگی مشترک با شوهر آینده را در اختیار عروس قرار می دهد . متقابلاً مردی جوان که از دوستان و نزدیکان داماد و متأهل است مسائل زندگی مشترک را به داماد گوشزد می کند ، داماد به عنوان پاک دامنی و شکر خداوند دو رکعت نماز شکر با سجاده ایی که معمولاً چادر عروس است ، به جای می آورد و زندگی مشترک آنان با دعا به درگاه الهی آغازمی شود .
یوزی :
یوزی اصطلاحی محلی آن عبارتست از بیان واقعیت بکارت عروس و درصورت لزوم شهادت در این موضوع و اعلام آن به خانواده عروس .
دیدار با عروس و داماد در حجله :
از فردای مراسم ، بستگان داماد و عروس ، مرد و زن همراه با هدایایی جنسی و نقدی خویش به دیدن عروس رفته و به آنها تبریک می گویند . عروس و داماد نیز باید به خوبی از آنها پذیرایی کنند .
مراسم جشن نهایی :
پس از دو یا چند روز ، خانواده عروس هدایایی را که خریداری کرده بودند ، به همراه زنان وابسته خود به خانه داماد می برند در آنجا با استفاده از گوشت و برنجی که پس از پایان مراسم عروسی در خانواده عروس گذاشته بودند ، غذایی درست کرده و با دعوت از وابستگان داماد و کسانی که در عروسی متحمل زحماتی شدند ، از آنها تشکر و قدردانی می شود . خانواده عروس و زنان همراه پس از چیدن وسایل عروس و صرف غذا به خانه خویش بر می گردند . این رسم در برخی مناطق استان " پس پرده" نیز گفته می شود .